-
مراسم اختتامیه پاراالمپیک 2008 پکن
جمعه 29 شهریور 1387 11:40
سیزدهمین دوره رقابت های پارالمپیک به میزبانی پکن با قهرمانی میزبان رقابتها به پایان رسید
-
دانشجو در ملل مختلف
سهشنبه 26 شهریور 1387 11:12
ژاپن: بشدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد! مصر: درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند! هند: او پس از چند سال درس خواندن عاشق دختر خوشگلی می شود و همزمان برادر دوقولویش که سالها گم شده بود را پیدا می کند. سپس ماجراهای عاشقانه و اکشنی(ACTION) پیش می آید و سرانجام آندو با...
-
زلزله بندر
پنجشنبه 21 شهریور 1387 14:12
زلزله نسبتا شدید دیروز بندرعباس، موجب وحشت مردم و هجوم سراسیمه آنها به خیابانها شد. ساعت 15و 30دقیقهو 41ثانیه امروز زمین لرزهای به بزرگی 6در مقیاس امواج درونی زمین (ریشتر) حوالی بندر خمیر در غرب بندرعباس را لرزاند. به دنبال این زمین لرزه برق قسمت اعظمی از شهر بندرعباس قطع شد و مردم که در استراحت بسر...
-
حاشیه دیدار ایران و عربستان
دوشنبه 18 شهریور 1387 10:48
مهرزاد معدنچی و سیدمهدی رحمتی اولین بازیکنان ایرانی بودند که وارد زمین چمن ورزشگاه شدند که هنگام ورود این بازیکنان تماشاگران پر تعداد عربستانی با ایجاد سر و صداهای عجیب شرایط دشواری را به وجود آوردند. 45 دقیقه پس از ورود بازیکنان تیم ملی ایران به ورزشگاه ملک فهد، دیگر بازیکنان ایرانی در میان سر و صدای وحشتناک...
-
بازتاب تساوی ایران و عربستان
دوشنبه 18 شهریور 1387 10:42
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر ، به نوشته سایت گل ، عملکرد تیم ایران در نیمه دوم بهبود قابل توجهی یافت و این تیم پاداش تلاش هایش را گرفت. مفسر شبکه دبی اسپورت با تمجید از قدرت بدنی بالای بازیکنان ایران گفت ، اینکه تیم ملی ایران را با زدن یک گل در نیمه اول بازنده دیدار با عربستان یا دیگر حریفان آسیایی به حساب...
-
ولولوژی۵
چهارشنبه 13 شهریور 1387 08:24
شنبه بعد از حمام و آرایش و کلی تیپ عوض کردن ..ساعتای نزدیک به ۷ بود که زدم بیرون .... اول رفتم خونه دوستم مانتوشو قرض گرفتم تا از روی مدلش بدم خیاط واسم بدوزه ... بعدش بنا به توصیه مامان جون رفتم بازار تا از مغازه کریستال فروشی واسه خودم جهیزیه ...چن تیکه ظرف بخرم (مامان دلش خوشه که دختلش (دخترش) همین روزا می ره خونه...
-
ولولوژی4
دوشنبه 11 شهریور 1387 13:13
پریشب ساعتای هشت ونیم بود که مامان اینا تصمیم گرفتن برن خونه باباحاجی (بابای مامانم) منم که حالم بد بود از اینکه تا اون موقع تو خونه مونده بودم گفتم منو برسونین خونه عمه مُقتَصد(حسابی تو زندگیش اقتصادی عمل میکنه ) چون طبق اطلاع قبلی و تماسهای مکرر تلفنی فهمیده بودم که دادا1 (خواهر اولی) و عمه کوچیکه با بچه هاش اونجان...
-
مطلب باحال درباره ترانه مادری
دوشنبه 11 شهریور 1387 12:29
بچه ها این مطلبو درباره سریال ترانه مادری تو وبلاگ http://www.taraneye-madari.blogfa.com دیدم گفتم واستون بذارم خیلی باحاله...... خوانندگان گرامی به علت تخصصی بودن مفاهیم سریال سوالات فوق العاده مفهومی می باشد.در انتخاب پاسخ درست دقت فرماید سکانسی از فیلم: چند هفته ای از آغاز اولین ترم دانشگاه می گذرد نغمه از ماشینش...
-
بازی گلشیفته فراهانی در فیلم Body of Lies
یکشنبه 10 شهریور 1387 09:09
به گزارش پارسینه به نقل از اعتماد، روز جمعه 10 اکتبر 2008 برابر با 19 مهرماه سال 1387 نمایش فیلمی در سینماهای امریکا و انگلستان آغاز می شود که به واسطه یک ویژگی مهم برای ایرانیان جذاب و مهم است. «مجموعه دروغ ها» جدیدترین فیلم کارگردان کهنه کار سینمای امریکا ریدلی اسکات در این روز به پرده سینماها می رود که نام یک...
-
ولولوژی3
یکشنبه 10 شهریور 1387 08:31
جمعه ساعت 10:30 بود که مامان اومد صدا زد که پاشین ساعت یازدهه ...صبحونه نخود درست کردم بخورین.... که با موجی از اعتراضات روبرو شد : که ای بابا ما همین یه روز جمعه رو داریم که یه سیر بخوابیم ولمون کن ........حالا ساعت 12 بخوریم طوری میشه ولی اون دیگه کار خودشو کرده بود چون دیگه هر کاری کردم خوابم نبرد ..خواهرم هم...
-
ولولوژی2
پنجشنبه 7 شهریور 1387 10:15
۳شنبه عصر تصمیم گرفتیم بریم خونه عموی مامانم که 3 هفتس فوت کرده و به بازماندگانش سری بزنیم خلاصه با مامان و داش کوچولو و دادا (به زبان بندری همون خواهره) رفتیم اونجا و کلی به گپ و خنده گذشت و عکسایی که در ولولوژی قبلی چاپ شده بودو نیگا کردیم و یاد خاطره ها و........ ساعتای نه و نیم بود که پا شدیم و تو راه همه جلیز و...
-
ولولوژی۱
چهارشنبه 6 شهریور 1387 08:12
پریشب جاتون خالی بازم یه ولولوژی دیگه اول رفتیم عکاسی کلی عکس چاپ کردیمو ....و به یه زوج جوون که پسره کلی خوشتیپ بود ولی آخرش دیدیم که خودش و زنش سوار موتور گازی شدن و رفتن حسابی خندیدیم خدا بهمون رحم کنه .... که اینقدر مسخره می کنیم..... بعدش رفتیم دنبال مصی جلوی سمبوسه فروشی ...اونجا پسر همسایه رو دیدیم و مجبورش...
-
یک آلمانی به جای رضازاده بر سکوی اول المپیک ایستاد
دوشنبه 4 شهریور 1387 11:50
ماتیاس اشتاینر از آلمان با مجموع ۴۶۱ کیلوگرم قهرمان دسته فوق سنگین بازیهای المپیک ۲۰۰۸ پکن شد. اشتاینر در یکضرب وزنه ۲۰۳ کیلوگرم را بالای سر برد و در دو ضرب نیز موفق شد وزنه ۲۵۸ کیلوگرمی را مهار کرده و با ۴۶۱ کیلوگرم مجموع به مدال طلای این دوره از بازیها دست یابد. بعد از وی یوگنی چیگیشف از روسیه و ویکتورز شرباتیس از...
-
۹درس زندگی
شنبه 2 شهریور 1387 11:22
۹درس زندگی : یه مطلبی رو تو یه وبلاگی http://sarasadr.blogfa.com/8702.aspx میخوندم جالب بود واستون گذاشتم شما هم بخونید درس اول : یه روز مسوول فروش ، منشی دفتر ، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف قدم می زدند… یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه… جن میگه: من برای هر کدوم از...
-
اندر حکایات ولگردی
شنبه 2 شهریور 1387 09:49
۵شنبه شب با خواهرم تصمیم گرفتیم بریم خونه عمه بخوابیم بگو خوب ....... خوب خلاصه قرار شد اول با مامانم برم خونه یکی از فامیلها که مامانشون فوت کرده بود برای تسلیت. بگو خوب.... خووب خوب معلومه که کم آرایش کردم و مجبور شدم از اونجایی که قرار بود جیم بزنم و با دختر عمه برم بازار... کیف لوازم آرایش رو هم بردارم و بزارم تو...
-
روزی دیگر با مدیر
پنجشنبه 31 مرداد 1387 11:26
وای چی شد وقتی رفتم پیش مدیر که چرا این همه زحمت کشیده و زیر آبی رفته .....خشکش زد و از اونجایی که فکر نمی کرد لو بره و من همه چیزو بفهمم ...... برای جلوگیری از جواب دادن و بیشتر ضایع شدن گفت اگه اومدی دعوا بفرما بیرون .....منم ا گفتم متاسفم و زدم بیرون...... از اون روز ما باهم اصلا حرف نمی زنیم..... خدا عاقبت...
-
مدیر زمخت
سهشنبه 29 مرداد 1387 14:48
من توی یه اداره دولتی کار می کنم و 2 ساله که قراردادی هستم ولی وقتی قرارشد که استخدامم کنن ای دل غافل .... مدیر بخش ، حسابی پیش معاون اداره زیرآبزنی منو کرده و کارمن فعلا تا اطلاع ثانوی لنگ موند می خوام خفش کنم نامرد سپردمش به خدا.... ایشالله که خیر نبینه که با آینده جوون گلی مثل من بازی کرد
-
شروع تازه
سهشنبه 29 مرداد 1387 12:12
سلام به همگی من اومدم یه دختر بندری تو این وبلاگ می خوام خاطرات و مطالب جالب واستون بنویسم خیلی خیلی خوش اومدم مگه نه؟